هشت صبح - در قدیم قاتل جان مردم، بیشتر بیماریهای عفونی و واگیردار بودند و مرگ افراد جوان بسیار نادر بود، مگر بر اثر همین بیماریها. امروزه با توسعه شبكههای بهداشت و راههای پیشگیری از بیماریهای واگیردار، چهره بیماریها تغییر كرده و موارد مرگومیر ناشی از این بیماریها كمتر مشاهده میشود. در این بین با بالارفتن سطح بهداشت و آگاهی و سواد مردم، زندگی شهرنشینی هم افزایشیافته است و زندگی ماشینی و تبعات منفی آن بدون آنكه متوجه باشیم، بلای جانمان شده است. زندگی مدرن بیتحركمان كرده و تغذیه آماده و ناسالم را برایمان به ارمغان آورده كه تبعات آن سالها است به زنگ خطر تبدیل شده است. افزایش بیماریهای قلبی- عروقی و سرطانها این روزها بیشترین دلایل مرگ در كشور ما است و هماكنون آمارها نشان میدهد تعداد مرگهای غیرطبیعی در پایتخت روبه افزایش است.
طی 10 ماه گذشته، 40 هزار تهرانی فوت كردهاند ولی فقط 15 نفر از آنها به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند. سازمان بهشتزهرا، در آخرین بررسی خود از علل مرگ شهروندان تهرانی، آمارهای تاملبرانگیزی را اعلام كرده است. نتایج این بررسی نشان میدهد مردان تهرانی 30 درصد بیشتر از زنان فوت كردهاند و علاوه بر حوادثی مانند سوختگی (149 نفر)، گازگرفتگی (74 نفر)، ضربه مغزی (378 نفر)، غرقشدن (42نفر) كه عامل مرگ تهرانیها بوده، 55 نفر نیز بر اثر ضربههای چاقو و نزاع از دنیا رفتهاند. در 10 ماهه گذشته، ایست قلبی بیشترین قربانی را در تهران گرفته و 4 هزار شهروند تهرانی را به كام مرگ برده است. آنچه بیش از همه اینها اهمیت دارد، مرگ بر اثر شوك است. این بررسی نشان میدهد از ابتدای سال تاكنون 201 نفر بر اثر شوك عصبی، 483 نفر بر اثر شوك سپتیك و 300 نفر بر اثر شوك كاردیوژنیك از دنیا رفتهاند. اگرچه بیماریهای اعصاب تنها عامل مرگ 7 نفر بوده اما آنچه باید به آن توجه کرد، این است كه چه عواملی باعث افزایش شوكهای مرگآور شده است و آیا این مرگها با استرسهای زندگی شهری و شیوه زندگی تهرانیها ارتباط دارد یا نه؟
مرگهای غیرطبیعی در كمین تهرانیها
دكتر مجید ابهری، روانشناس و آسیبشناس اجتماعی، شوك را به دق و دقمرگ شدن تعبیر میكند: «در گذشته، مرگ بر اثر شوك عصبی و شوكهای مرگآوری مانند شوك كاردیوژنیك كمتر مشاهده میشد ولی آمارهای امسال نشان میدهد اینگونه مرگها شهروندان تهرانی را تهدید میكند و مرگهای غیرطبیعی در كمین تهرانیها است. علاوه بر آن، مرگ بر اثر شوكهای مرگبار در تهران نسبت به سال گذشته و در مردان بیشتر مشاهده شده و گروه سنی 30 تا 55 سال قربانیان اصلی این شوكها هستند.»
این متخصص علوم رفتاری در مورد علل افزایش شوكهای مرگآور اعتقاد دارد: «زندگی شهرنشینی، فشارها و تنشهای عصبی و روانی و آلودگیهای محیطی، از مهمترین عوامل بروز شوكهای مرگآور هستند و بحرانهای اقتصادی، فقر و نداری بعد از آلودگی هوا و آلودگی صوتی دومین عامل دقمرگ شدن است. در واقع یكی از علل افزایش سكتهها و مرگهای ناشی از شوك، استرسهای زندگی شهری و مشكلات اقتصادی است. متاسفانه در همه محافل اجتماعی و حتی در میان افرادی كه با دلار سر و كار ندارند، صحبت از گرانی و بالا رفتن نرخ ارز و سكه است كه خود از عوامل ایجاد استرس در بین مردم محسوب میشود. علاوه بر آن، مشكلات اقتصادی و گران شدن روزانه مایحتاج مردم، استرسها را تشدید میكند. فردی كه میخواهد گوشت بخرد، در تمام طول مسیر از منزل تا مغازه گوشتفروشی، استرس دارد كه آیا دوباره قیمت گوشت بالا رفته یا نه؟ بنابراین یكی از ابزارهای كاهش مرگ در اثر شوك، كاهش استرسهای زندگی و مهار گرانی است.»
به گفته این استاد دانشگاه شهید بهشتی، بالابردن نشاط اجتماعی، انعكاس محدود یا كم اخبار اقتصادی و اخبار آزاردهنده و تلخ و رفع مشكلات اقتصادی تا حد زیادی میتواند استرسهای روزمره مردم را كاهش و از افزایش چنین مرگهایی پیشگیری كند.
استرسهای زندگی شهری بهطور غیرمستقیم با شوكهای مرگآور مرتبط است
استرس یكی از بیماریهای روانی است كه در طول زندگی همه آن را تجربه میكنند، اما وقتی به صورت مزمن درمیآید، كمی نگرانكننده است. حال این سوال مطرح است كه مشكلات روانی در بروز شوكهای مرگآور چقدر موثر هستند؟
دكتر مجید صادقی، روانپزشك و استاد دانشگاه علوم پزشكی تهران، چند عامل را در بروز شوكهای مرگآور دخیل میداند كه یكی از آنها مشكلات روانی است: «استرس بهطور مستقیم در بروز مرگهای ناگهانی اثر مستقیم ندارد، اما استرسهای درازمدت، میتواند بیماریهای قلبی- عروقی را تشدید كند، بهبود سرطانها را به تاخیر بیندازد. افسردگی هم طول عمر را كوتاه میكند. باید بدانیم استرس و مشكلات روانی در كنار عوامل دیگر یعنی آلودگی هوا، تغذیه نامناسب، سبك زندگی شهری بدون تحرك و ماشینی به طور غیرمستقیم در بروز شوك و مرگهای ناشی از آن موثر است.»
دكتر صادقی توصیه میكند: «برای اینكه بتوانیم از بروز چنین شوكها و مرگومیرهای ناشی از آنها پیشگیری كنیم، لازم است سبك زندگیمان را اصلاح كنیم، تغذیه مناسب و تحرك بدنی كافی داشته باشیم و استرسهای روزمره را كاهش دهیم، چون استرسهای مزمن در كنار سایر ریسكفاكتورهای خطر میتواند بسیاری از بیماریهای مزمن را تشدید كند.»
شوك چگونه به وجود میآید؟
زمانی كه فشارخون در بدن به شدت افت میكند، بهگونهای كه خون به ارگانهای حیاتی بدن نمیرسد، در اصطلاح پزشكی بدن دچار شوك میشود اما مكانیسم این شوك در بدن چگونه است و چطور تشدید میشود؟
دكتر امیرعلی سهرابپور، متخصص داخلی در اینباره توضیح میدهد: «شوك در اصطلاح علمی و پزشكی یعنی حالتی كه فشارخون فرد به شدت افت كند و دیگر خون در سرخرگها به اندازهای كه باید، پمپ نشود و به ارگانهای حیاتی نرسد. در این حالت ابتدا مغز و بعد كلیهها و سیستم قلبی دچار مشكل میشوند. دلایل مختلفی در ایجاد شوك موثرند، یكی از آنها مشكلات قلبی- عروقی است، به گونهای كه زمانی كه سكته وسیع قلبی رخ میدهد، پمپ قلب از بین میرود، فشارخون به شدت افت میکند و فرد دچار شوك میشود. شوك سپتیك، زمانی ایجاد میشود كه عفونت شدید در بدن پخش شود و موادی در بدن آزاد شوند كه باعث گشاد شدن رگها میشوند و قلب هر چه تلاش میكند، نمیتواند خون را در بدن پمپ كند. در نتیجه فشارخون به شدت افت میكند و فرد دچار شوك خواهدشد.»
دكتر سهرابپور در مورد عواملی كه این شوكها را به وجود میآورند، بیان میكند: «شاید بتوان ارتباط زندگی شهری و ماشینی با بروز شوكهای مرگآور را تایید كرد، چون آمارها نشان میدهد بیماریهای قلبی- عروقی و سكتههای قلبی شدید، در كشور شایع شده بنابراین میتوان نتیجه گرفت یكی از دلایل شوك، سكتههای قلبی است كه عدمتحرك، سیگار و تغذیه بد نقش مهمی در بروز آن دارند و همه این ریسكفاكتورها در زندگی شهرنشینی مشاهده میشوند. بررسیهای متعدد در كشور نشان میدهد میزان ابتلا به چاقی، دیابت، چربی و فشارخون بالا رو به افزایش است و نقش استرس در بروز سكتههای سنگین و شوكهای مرگآور بسیار كمتر از فشارخون بالا، نداشتنتحرك، تغذیه نامناسب و چاقی است. در واقع در كشورهایی كه این ریسكفاكتورها كنترل شده، بروز بیماریهای قلبی- عروقی در آنها كاهش پیدا كرده است.»
قند، چربی، فشارخون، چاقی و دخانیات سالها است جان انسانها را میگیرند
به گفته این استادیار دانشگاه علومپزشكی تهران، تاثیر آلودگی هوا بر بروز شوك و مرگهای ناشی از آن به گونهای است كه كار افرادی كه زمینه فشارخون، بیماریهای قلبی و چاقی دارند، بیتحرک هستند یا سیگار میكشند، در زمان آلودگی هوا بیشتر به بیمارستانها میكشد و میزان مرگومیر در آنها افزایش مییابد. در حقیقت آلودگی هوا در بروز شوك و مرگهای ناگهانی در افرادی كه بیماری زمینهای دارند، ضربه نهایی را میزند. دكتر سهرابپور باز هم تاكید میكند كه نكته مهم در پیشگیری از چنین بیماریهای خطرناكی، این است که دنبال اكسیر سلامت یا فرمول جدیدی نباشیم: «از سال 1950، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم، تحقیقات دانشمندان نشان داد قند، چربی، فشارخون، چاقی و دخانیات انسانها را میكشد. سال 2000 نیز این تحقیقات دوباره انجام گرفت و باز هم همان نتایج به دست آمد بنابراین باید به گونهای زندگی كنیم كه این 5 ریسكفاكتور ما را از پای درنیاورد.» این متخصص داخلی، شوك را مترادف دقمرگ شدن نمیداند و میگوید: «مردم ممكن است در صحبتهای عامیانه خود، بگویند فردی كه دچار شوكشده، دقكرده، اما این تعبیر جنبه علمی ندارد چون یك نوع شوك عصبی وجود دارد كه وقتی فرد خبر خیلی بدی میشنود، رخ میدهد و فرد غش میكند ولی بعد از چند ساعت به هوش میآید و مشكلی برایش ایجاد نمیشود، همچنین نكته مهمتر آنكه شوك عصبی نادر است و چندان كشنده هم نیست.»
فقط نیمی از افرادی كه دچار شوك كاردیوژنیك میشوند، زنده میمانند
جالب است بدانید شوكهای كشندهای مانند كاردیودژنیك بیشتر در سنین جوانی رخ میدهد. دكتر محراب مرزبان، جراح قلب و عضو هیات مدیره انجمن جراحان قلب و عروق، این مطلب را بیان میكند و توضیح میدهد: «شوك قلبی یا شوك كاردیوژنیك بیشتر در بیمارانی رخ میدهد كه در سنین جوانی سكته میكنند. وقتی افراد مسن دچار سكته میشوند، به دلیل اینكه زمان لازم برای تشكیل رگهای فرعی بوده، خونرسانی به منطقه آسیبدیده بهتر انجام میشود و میزان تخریب و آسیب قلب كمتر میشود و سكته وسیع كمتر به وقوع میپیوندد، اما در افراد جوان، زمان كافی برای تشكیل رگ كمكی و جانبی وجود ندارد و سكته وسیعتر خواهد بود، سكته وسیع نیز یکی از عوامل شوك كاردیوژنیك است. زمانی كه 40 درصد عضله قلب بر اثر سكته آسیب ببیند، فرد دچار نارسایی قلبی و شوك میشود و فقط 50 درصد از افرادی كه دچار شوك كاردیوژنیك میشوند، درمان میشوند و نیمی دیگر از بین میروند. سن ابتلا به بیماری عروق كرونر در كشور ما از متوسط كشورهای اروپایی و آمریكا 8 تا 10 سال پایینتر است و تحقیقات نشان داده در سالهای اخیر تغذیه نامناسب، كمتحركی، آلودگی هوا و استعمال دخانیات افزایشیافته و به نوعی اپیدمی شده كه باید این مساله جدی گرفته شود در غیر این صورت تعداد مرگومیرها افزایش خواهد یافت.»
این جراح قلب در مورد نقش استرسهای زندگی شهری در بروز این شوكها توضیح میدهد: «استرسهای شدید میتواند عامل بروز برخی شوكها باشد، مثلا گزارش شده پیرمردی دچار سكته شده و فوت كرده و همسرش نیز با شنیدن خبر مرگ شوهر سكته كرده و فوت كرده است. بعد از كالبدشكافی، مشخص میشود پیرزن هیچ بیماری قلبیای نداشته و بر اثر شوك روانی شدید، دچار گرفتگی شدید در عروق كرونر نیز شده و فوت كرده است. این نوع شوك كه از آن به قلب شكسته تعبیر میشود، با استرسهای شدید روانی مرتبط است اما مكانیسم دیگر استرس این است كه ریسكفاكتورهای دیگر خطر را تشدید میكند. تحقیقات نشان داده در افرادی كه زندگی پراسترسی دارند یا تیپ شخصیتی آنها استرسی است، كنترل چربی مشكلتر است و آثار چربی بر عروق آنها 2.5 تا 3 برابر بیشتر خواهدبود. همچنین بیماری دیابت و عدم كنترل آن در افراد دچار استرس بیشتر خواهد بود. در مجموع میتوان گفت استرسها و تنشهایی كه در زندگی شهری، بهخصوص در پایتخت، وجود دارد، بر بروز شوك كاردیوژنیك موثر و یكی از ریسكفاكتورها است. علاوه بر آن، آلودگی هوا، مسایل اقتصادی، ترافیك، كمتحركی، فشارخون، دیابت و چاقی نیز عوامل مهمی هستند كه در بروز شوكهای مرگآور تاثیر میگذارند و برای پیشگیری از آنها باید همه این عوامل را كنترل كرد.»
به نظر میرسد باید آستینها را بالا بزنیم و دست به کار شویم و نگذاریم پیامدهای ناسالم زندگی شهری زندگیمان را تحتتاثیر قرار دهد و سلامتمان را به خطر بیندازد. هرچند کنترل عوامل محیطی خطرناک فقط از عهده ما خارج است اما ریسکفاکتورهای بسیاری از بیماریها را میتوانیم به تنهایی کنترل کنیم.
نظرات شما عزیزان: